شعر طنز(طرح عقیم سازي گربه هاي تهران)
شعر طنز(طرح عقیم سازي گربه هاي تهران)
بلا دور از جنابت خواجه پیشی!
شنیدم بعد از این بابا نمیشی!
گرفتند و شما را اخته کردند
دکان عاشقی را تخته کردند
چه پیش آمد تو را یکباره پیشی!؟
چه می گویم چه پیشی و چه پیشی؟
تو بودي فتحعلی شاه و به ناچار
شدي آغا محمدخان قاجار!
بمیرم از براي آن سبیلت
براي جسم و جان زخم و زیلت
نشو غمگین فداي اخم و تخمت
اگر اخته نمودندت به هر حال!!
لبت زین اختگی پرخنده باشد
که خود"پیش" آمدي فرخنده باشد
چرا نفرین و این سان گریه زاري
دعایی کن به جان شهرداري
ادامه مطلب